بسم الله الرحمن الرحیم
یه وقتا بین سیل اشکام غرق می شم !
یه وقتا دلم هوای قبرستون می کنه !
یه وقتا اینجا انقدر تنگ می شه که با این همه کوچیکی نفسم بند میاد !
یه وقتا با این همه ادعا کم میارم !
یه وقتا می خوام دیگه نباشم !
یه وقتا واسه بال درآوردن باید محدود شد !
یه وقتا مرز حدود و سقوط رو گم می کنم !
یه وقتا انقدر دلم می خواد من باشم و یه چمن زار و خدا ، هی بشینیم هم دیگه رو نگاه کنیم !!!
یه وقتا می خوام برم اما نردبونا نمی ذارن !
یه وقتا نردبونا رو کنار می زنم اما اتفاقای عجیب میفته !
یه وقتا خیلی شاکی می شم !
یه وقتا مطمئن می شم که همش خیره !
کاش همیشه مطمئن باشم !